جدول جو
جدول جو

معنی ابن الغمام - جستجوی لغت در جدول جو

ابن الغمام(اِ نُلْ غَ)
سرما
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُلْ اِ)
نام معزمی که بزمان معتضد خلیفه میزیسته و بطریقۀ محموده با اسماء خدای جل اسمه عزائم می کرده. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُلْ اَیْ یا)
اهل زمانه. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُلْ)
مرغابی. (مهذب الاسماء). بط. اوزّ. اردک. بت. ج، بنات الماء
لغت نامه دهخدا
(اِ نُلْ غِ)
شمشیر. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بُلْ غَ)
تگرگ. یخچه. برد. حب المزن. حبقر. حب قر. عبقر. عب ّ. حب المزنه. (اقرب الموارد) ، ژاله. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
راهگذری (ترجمان القران) راه نشین رهگذری: ابن السبیل راهگذاری است اگر توانگر باشد و اگر درویش بحکم مهمانی بتو فروآید... در اصطلاح فقیهان مسافری که در شهر خود توانگر است لیکن در سفر بی زاد و راحله مانده است و توانایی رفتن بخانه خود را ندارد. به چنین کس زکات میتوان داد، جمع ابناالسبیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حب الغمام
تصویر حب الغمام
یخچه تگرگ تگرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابن الما
تصویر ابن الما
آبزاد مرغابی مرغابی بط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابن الماء
تصویر ابن الماء
((اِ بْ نُ لْ))
مرغابی
فرهنگ فارسی معین